مدح و شهادت حضرت سجاد امام زین العابدین علیهالسلام
هر زمان سیّد سجّاد فغـان سر میکرد رخـنه در عـالـم ایجاد سراسر میکرد یاد میکرد چو از لعلِ لبِ خشک حسین مُژه میزد به هم و روی زمین تَر میکرد دست میزد به سر و ناله زِ دل هرگه او یـاد از بـازوی عـبـّاس دلاور میکـرد سینه از پنجهٔ غم چاک همی زد چون صبح یاد چون از لگد شمر ستـمگـر میکرد از تنور دلش آتش به فـلک میافـشـاند یاد چون از ستـم خـولی کـافَر میکرد ناله از قاتلِ یکْ یکْ شهدا داشت ولی شِکوه بیش از همه از قاتلِ اصغر میکرد اشکِ جودی بگرفت از همهٔ روی زمین آنچه خاکی که به عالم همه بر سر میکرد |